لطفا برای مشاهده مطالب جدید از این پس به آدرس زیر مراجعه نمایید:
http://entakhabaslah.blogfa.com/
متشکریم
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان در مصلای بزرگ تهران1/2/1379 :
من میخواهم امروز با حضور در این مجلس وبا طرح مساله جوانان, این پیام را به همه مسئولان برسانم که باید مساله جوانان را , نیازهای جوانان را , آینده جوانان را , برنامه ریزی برای جوانان را, یک مسئله جدی ودرجه یک به حساب بیاورند.
جوان احساس میکند در وجود او انرژیهای متراکمی وجود دارد; تواناییهایی را در خود احساس میکند;هم از لحاظ جسمانی , هم از لحاظ فکری و ذهنی. حقیقتا هم تواناییهایی که در جوان هست, میتواند معجزه کند; میتواند کوهها را جابجا کند; اما جوان احساس میکند که از این نیروها واز این انرژی متراکم واز این تواناییهای او بهره برداری نمیشود; لذا احساس بیهودگی واهمال میکند.
جوان در دوره جوانی – چه اوایل بلوغ وچه بعدها – با مجهولات زیادی روبه رو میشود, مسائل جدیدی برای او مطرح میشود که سوال انگیز است; در ذهن او شبهه ها واستفهامهایی بوجود می آید که مایل است به این شبهه ها وسوالها پاسخ داده بشود; که در بسیاری از موارد پاسخ به هنگام و دلنشین داده نمیشود, لذا جوان احساس خلا وابهام میکند.
میدانیم که اولاً یکی از مهمترین بحثها در سیاست، بحث اعمال قدرت و کنترل آن به نفع مردم است و ثانیاً منشأ قدرت نیز خواست و ارادۀ مردم است و باید مطابق با اراده و خواست آنها مورد استفاده قرار بگیرد. این نکته، همان چیزی است که از آن با عنوان «انسانی ساختن سیاست و قدرت» یاد میشود. اگر سیاست و قدرت انسانی نشود، میتواند منجر به ظهور خطرناکترین نظامهای استبدادی شود و به سرکوب حقوق و آزادیهای مردم بپردازد. این نکته بیانگر این مسأله نیز است که دموکراسی و مردمی ساختن قدرت و سیاست، خود یک اصل است، نه این که صرفاً ضرورتی باشد برای مسایل دیگر از قبیل عدالت و… .
مسألۀ دیگر این است که قدرت باید توسط مراجع قانونی و مشخص مورد استفاده قرار بگیرد تا از تعدد مراجع قدرت و انارشیسم سیاسی جلوگیری شود و مردم بدانند که در مقابل کدام مراجع، مسؤول اند و چه کسانی حق دارند که از قدرت استفاده کنند و هر مرجع، مطابق قانون، کدام مسؤولیتها را به دوش دارد. همچنان نکتۀ مرتبط با این مسأله، خلع مرجعیت قبلی قدرت سیاسی و انتخاب مرجعیت جدید است. کسی که این مرجعیت را دارد باید با ارادۀ مردم انتخاب شود. ازاینرو، انتخابات، به عنوان یک راهکار برای مردمی ساختن سیاست و خلع مرجعیت قدرت و گزینش مرجعیت جدید، یکی از مهمترین اصول سیاستِ تأسیسی در جهان امروز است.
با اتکا بر نکات بالا، انتخابات را باید از موقف مردم نیز مورد توجه و ارزیابی قرار داد؛ زیرا بستر اصلی انتخابات مردم است؛ یعنی مردم باید با اشتراک فعالانۀ شان در انتخابات، تصمیم میگیرند که قدرت را از مراجع قبلی منتقل سازند و مرجعیت تازهیی برای استفاده از قدرت برمیگزینند. با تکیه بر این نکته، باید درنظر داشت که آگاهی مردم از حقوق و نقش شان در معادلات سیاسی و انتقال قدرت، و نیز حساسیت آنان در برابر سرنوشت شان، بسیار مهم است؛ زیرا مردمی که نتواند با اراده و خواست آگاهانۀ خود در انتخابات شرکت کنند، اولاً ممکن است برای نقش شان هیچ اهمّیتی قایل نباشند و ثانیاً ممکن است انتخاب آنها دقیق نباشد و در اثر آن، افراد ناشایسته، در موقف رهبری قدرت قرار بگیرند. در این صورت، انتخابات، در حد یک شکل دموکراتیک تنزل مییابد و از ارزش و محتوای خود خالی میشود و ماهیت اصلی خود را، که همانا تمثیل خواست و ارادۀ مردم است، از دست میدهد و در نتیجه نمیتواند اثر شایستۀ خود را برای ایجاد یک حکومت دموکراتیک و متعهد به خواستها و حقوق و آزادیهای مردم خلق کند. فراموش نکنیم، که انتخابات، صرفاً، مکانیسم و وسیلهیی است برای دموکراتیک ساختن سیاست و حکومت. در صورتی که مردم نقش خود را در انتخابات، آگاهانه بازی نکنند، سیاست نیز از انحصار افراد و حلقات خاص بیرون نخواهد شد و حکومت دموکراتیک نیز به وجود نخواهد آمد. در این صورت، انتخابات، بدون نتیجۀ آن، هیچ ارزشی نمیتواند داشته باشد. باید توجه کرد که حکومت مثل چتری است که مردم بر فراز سر خود برمیافرازند و باید مردم از سایۀ آن مستفید شوند. در غیر آن، حکومت، با قدرتی که در اختیار خود دارد، صرفاً به سرکوب مردم خواهد پرداخت. بنابراین، حکومت، تبلور ارادۀ مردم است، که توسط انتخابات تحقق مییابد و دقیقاً متناسب است با سطح ظرفیت و آگاهی سیاسی مردم و حساسیت آنان در قبال سرنوشت سیاسی شان. از اینجا میتوان گفت که دموکراسی، توسط مردمی ایجاد میشود که در انتخابات، آگاهانه شرکت کنند و پس از انتخابات نیز نقش حفاظتکنندۀ خود را با حساسیت آگاهانۀ سیاسی، در قبال سرنوشت شان بازی کنند. و سیاست نیز زمانی مردمی میشود که مردم در فعالیتهای سیاسی، فعالانه شرکت کنند. هرگاه مردم نتوانسته اند در انتخابات به خواستههای خود دست یابند، نسبت به روند انتخابات بدبین شده اند و در نتیجه به مجموع روند دموکراسی شک کرده اند، ولی باید در نظر داشت که انتخابات همان مکانیسمی است که مردم باید با اشتراک فعالانه در آن، خود به ایجاد نظام دموکراسی شایستۀ شان، اقدام کنند.
یک مسئله مهم که جا دارد به آن اشاره شود؛ صداقت در گفتار و کردار است، کاندیدایی که خود را در معرض انتخاب مردم قرار می دهد، باید دارای صداقت در گفتار و کردار باشد یک کاندیدا نباید با حرکات عوام فریبانه خود را آنچه که نیست نشان دهد اصل آنست هر کسی خودش باشد خود واقعی چه بسا ماه پشت ابر باقی نخواهد ماند.
از میان داوطلبان و کاندیداها کسانی میتوانند به شکلی شایسته و تمام وقت پیگیر مطالبات افکار عمومی و عامل به وظایف نمایندگی باشند که در کارنامه و سابقه کاری آنها توانمندی، دلسوزی، تخصص و تعهد به چشم بخورد.
ایجاد اقتصاد متعادل، تأمین رفاه اجتماعی، اشتغال زایی و رسیدگی اصولی دستگاه اجرایی به بخش صنعت، خدمات و کشاورزی همه منوط به تصویب قوانین با عقبه کارشناسی دقیق از سوی مجلس است که این امر زمانی محقق میشود که نمایندگان تمام وقت خود را صرف ادای وظایف نمایندگی کنند و نماینده ای به مجلس راه پیدا کند که اشراف کامل به تمام مسایل مهم کشور، منطقه وجهان داشته باشد ،عدم تسلط بر هر قسمت نشان از ضعفی خواهد بود که تاثیراتی شاید مخرب بر پیکره دولت وملت را درپی خواهد داشت.
یک کاندید اصلح به خاطر جذب رای نه دیگران رو تخریب می کند و نیز بخاطر رای منافع عمومی حوزه مدنظر را با منافع شخصی عده ای خاص معامله نمی کند.
از خصوصیات دیگری که برای یک کاندید اصلح می توان در نظر گرفت تدین، کارآمدی، تخصص،تعهد اخلاقی در کنار تعهدقانونی و انسانیت و تقوا در عمل می توان برشمرد که دست یابی و حصول یقین برای هرکدام از مؤلفه های فوق شاید کار دشواری باشد اما باپیگیری ومطالعه وتحقیق قابل دست یابی ست.
یکی از خصوصیاتی که از نظر من برای یک نماینده بسیار مهم است در کنار خصایص فوق شجاعت است یعنی نماینده وکاندیدی که خصوصیات فوق را داشته باشد اما شجاعت نداشته باشد در واقع در عمل هیچ تاثیری ندارد و چه بسا در صحن مجلس خنثی ظاهر می شود که بدترین خصلت برای یک نماینده است که قرار است صدای مردم حوزه اش باشد در بدنه دولت و نظام.
مردم با در نظر گرفتن بهترین و برترین ملاکها بهترین و شایسته ترین انتخاب را داشته باشند تا حوزه های تحت نظارت و فعالیت نماینده آتی سیری رو به جلو و تغییرات اساسی را به خود پذیرا باشد تا کمال رشد فاصله بسیار است اما با تلاش و کوشش و همت استوار و من و شما این امر امکان پذیر است .
اصلح از دیدگاه رهبری:
مردم سعى کنند صالحترین را انتخاب کنند. آن کسانى که نامزد نمایندگی
میشوند و در شوراى نگهبان صلاحیت آنها زیر ذره بین قرار میگیرد و شوراى
نگهبان صلاحیت آنها را اعلام میکند، اینها همهشان صالحند. اما مهم این است
که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالحترین را پیدا کنید. این جا
جائى نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛
بهترین را انتخاب کنید. بهترین کیست؟(http://www.leader.ir)
مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۱/۲/۸۰، در جمع مردم رشت فرمودند:
«مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند، چون چیز کوچکی نیست.»
انتخاب اصلح از میان داوطلبان و نامزدهایی است که خود را به مردم ارائه
کرده اند. «در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت
انتخاباتی…. در این جا ممشا، ممشای اسلامی و انتخاب،انتخاب اصلح. مردم باید
با چشم باز و با بصیرت وارد شوند و آدم هایی را که اطمینان پیدا می کنند،
انتخاب کنند.»
جایی که انتخاب هست یعنی اختیار وجود دارد . فرد مختار است از میان جمعی یک یا چند نفر را انتخاب کند
درچنین شرایطی انسان مسئولیت امری را می پذیرد که خود آنرا برگزیده است.پس اگر مایک نفر را از میان خودمان برای امرمهمی انتخاب کنیم بایستی تمامی شرایط رادر نظر بگیریم.اگردرانتخاب خطا کنیم،این خطا به سادگی قابل جبران نمی باشد .چه بسا بایک انتخاب اشتباه، نسلهای آینده را بامشکل مواجه بسازیم. انقلاب اسلامی باحضور آگاهانه و حماسی ملت ایران به وقوع پیوست و حضور آگاهانه مردم در صحنه، همواره تعیین کننده بوده است.
انسان اشرف مخلوقات و خليفه الهي در
زمين میباشد، در يك ويژگي اساسي نسبت به سايرموجودات برتري دارد وآن
ويژگي، قدرت انتخاب و امكان گزينش است.مابعنوان انتخابگر بایستی اهمیت حق
انتخابی که اصل ششم قانون اساسی به ما داده است را بدانیم وآنرا به ارزانی
از دست ندهیم.درطول چندین سال گذشته ما اهمیت این مسئله رابه عینه دیده
ایم وباجان ودل درک کرده ایم.وضعیتی که ماالان در استان شاهدآن هستیم ( چه
خوب و چه بد) محصول امروز ودیروزنیست بلکه نتیجه انتخابهایی است که در طول
35 سال گذشته انجام داده ایم.
عیار داوطلبان را به خوبی بسنجیم وکسی را انتخاب کنیم که برای تمام امور ( سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی ،هنری ،ورزشی و....) نهایت تلاش خود رابه کار گیرد وخود را وقف خدمت به مردم نموده و از ثروت اندوزی وقوم وخویش گرایی وخودمحوری دوری نماید.کسی را انتخاب کنیم که دارای برنامه باشد،استراتژی مشخص ومعینی داشته باشد،منطقه و پتانسیل های موجود آن را بشناسد، قدرت چانه زنی و لابی گری را دارا باشد. به طورکلی ویزگی های یک نماینده توانمند عبارتنداز : تخصص ، تعهد ،تجربه ،کارایی ،مدیریت ،روابط عمومی وارتباطات بالا و.....
درنظرگرفتن ویژگی های فوق از سوی مردم
در انتخاب ، موجبات پيشرفت و حل مشکلات جامعه رافراهم خواهدکرد و هرگونه
سهل انگاري در این زمینه ضرري است که به مردم بازميگردد.
همه بایدآگاهانه رویدادهای حوزه های
انتخابیه رارصدنموده و در انتخابات پیش روشرکت کرده و به توانایی ،تجربه و
کارایی داوطلبان خوب توجه کنیم و در انتخابمان سعی کنیم منطق و صداقت و
عقلانیت را چاشنی احساساتمان کنیم و انتخابی درست و رو به پیشرفت و توسعه
داشته باشیم.
مشارکت و انتخاب آگاهانه مردم
درانتخابات مجلس، موجب تشکيل مجلسی مقتدر و نظارت موثر بر اجراي امور خواهد
شد. چنین منتخبی می تواند راه گشای مسائل ملی ومنطقه ای شود.
لذا ما اضای کمیته جوانان در انتخابات آتی مجلس( مجلس یازدهم) از مهندس جلال ایری حمایت خواهیم کرد و در این وبسایت از لحظه به لحظه جلسات هم اندیشی مهندس و برنامه ها و سوابق اجرایی و مدیریتی وی گزارش ارائه خواهیم داد.
" کمیته جوانان "
" گمیشان " شهری که از آن به عنوان شهر " تپه نقره ای " , شهر معماری قاجاری یاد میشود. این شهر تاریخی و نقره ای در شمال غربی استان گلستان و در 55 کیلومتری شمال غربی شهر گرگان حد فاصل کرانه شرقی دریای خزر واقع شده است.
اما این شهر با تنگناها و مشکلات عدیده ای برای توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی و ساختار کالبدی شهر روبرو است که رفع آن نیازمند توجه , برنامه ریزی و تدوین راهکارهای اساسی است. شهرها همیشه در حال تغییر و تحول هستند ودر کنار این تغییر و تحول محدودیتها و نیازهایی را به همراه داشته است که برای رفع این کمبودها و نیازها و حل معضلات , بهیک برنامه ریزی دقیق و اصولی نیازمندیم.
لذا شهر گمیشان برای توسعه و عمران و رونق اقتصادی به یک متخصص کاربلد و کاردان و آشنا به مشکلات منطقه نیازدارد. به یک متخصص برنامه ریز شهری توسعه منطقه ای نیاز دارد. با مطالعاتی که درخصوص شهر صورت گرفته و با وجود افراد با انگیزه و تحصیل کرده در مسال شهری , شهر گمیشان از چنان ظرفیت و پتانسیلی برخوردار است که میتواند جایگاه دوم یا اول را در جذب گردشگر و رونق اقتصاد پایدار در استان را به خود اختصاص دهد.
از لحاظ ساختار و فضای کالبدی شهر : نبود زیر ساختهای اساسی در امور شهری – نداشتن برنامه صحیح و اصولی جهت بهره برداری از منابع آب – برخوردار نبودن از یک سیستم مشخص دفع زباله و فاضلاب شهری – مناسب نبودن راهها و جاده های ارتباطی مناسب از جمله مشکلات و تنگناها برای توسعه مطلوب این شهر عنوان کرد.
همچنین مراکز صنعتی وتجاری – نبود مکان های تفریحی و گردشگری – کمبود اعتبارات و امکانات و سرمایه در بخش کشاورزی و دامداری و نبود حمایت – کاشت سنتی محصولات کشاورزی و عدم وجود صنایع فرآوری از جمله مشکلات شهر گمیشان برشمرد.
این مشکلات در حالی است که این منطقه به دلیل موقعیت نسبی، همجواری با کشور ترکمنستان، همجواری با دریای خزر، نزدیکی به شهرهایی نظیر بندر ترکمن و بندرگز و امکان پیوند اقتصادی با آنها، صیادی و زراعت در زیست بوم منطقه، پیشینه تاریخی غنی و سنت زندگی ترکمن از قابلیتهای مطلوبی برای توسعه برخوردار است.
با این تفاسیر در اینجا اهمیت نیاز به متخصص برنامه ریزی شهری توسعه منطقه ای برای شهر گمیشان احساس میشود. قابلیتهای شهری گمیشان بیش از آن چیزی است که تاکنون توسط مدیران شهری و موکلان مردم(نماینده مجلس) در خدمت توسعه اقتصادی شهر گمیشان به خدمت مردم درآمده و شهروندان گمیشان از این قابلیتها در زندگی شهروندی تاکنون به نحو شایسته ایی منتفع نشدند. ما بهترین قابلیتها و برترین موقعیتهای مکانی را در شهر گمیشان داشته باشیم, ولی نتوانیم این قابلیتها را به خدمت شهر و زندگی شهری درآوریم.
برای رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی بقول مهندس جلال ایری , در وهله اول به خواست و تمایل شهروندان آن شهر برمیگردد. زیرا این ما هستیم که برای شهرمان و آینده فرزندانمان تصمیم میگیریم که چه کسانی برای زندگی شهروندیمان تصمیم بگیرند. این ما هستیم که آینده شهر و منطقه ی خود را میسازیم و برای ساخت آینده شهرمان فارغ از تمامی مبانی غلطی که ممکن است گرفتار آن شویم, با جستجوی حقیقت و درستی , بایستی بهترین و کاردان ترین و با صداقت ترین و متخصص ترین را به عنوان موکلین شهر و منطقه خود و آینده فرزندانمان انتخاب بکنیم و برای بهبود ساختار اقتصادی و توسعه و عمران شهری همچون گمیشان , نیاز به تصمیم جمعی و خواست جمعی تمام شهروندان گمیشان در انتخاب متعهدترین – کاردان ترین – مومن ترین – متخصص ترین – باصداقت ترین و..... افراد ازمیان کاندیداهای اصلح میباشد.
زیرا اگر ساکنین شهر گمیشان بهترین را برای خود طلب نکنند, هیچ برنامه و راهبردی نمیتواند بهترین ها را برای توسعه و عمران شهر گمیشان به ارمغان آورد.
در سال 1400 هجري شمسي، جمعيت كشور ما به 120 ميليون نفر خواهد رسيد كه 80 درصد اين 120 ميليون نفر در شهرها ساكن ميشوند. يعني كمتر از 20 سال ديگر كشور ايران حدود 96 ميليون شهرنشين خواهد داشت
حال سؤال اينجاست كه آيا براي اسكان و فراهم نمودن امكانات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شهروندان گمیشان برنامهريزي كردهايم؟ در حال حاضر چطور؟ آيا شهرگمیشان از حداقل استانداردهاي جهان برخورداراست؟ به راستي چه افرادي ميتوانند طرحي جامع براي شهرها و شهركها ارائه دهند و در آرامش روحي و جسمي شهرنشينان گمیشان نقش مؤثري داشته باشند؟
بدون شك چنين كاري از عهده متخصصان يك رشته برنميآيد، بلكه براي ساماندهي يك شهر نياز به همكاري و همفكري اقتصاددانان، جامعهشناسان، معماران، مهندسين عمران، جغرافيدانان و كارشناسان رشتههاي متعدد ديگر است.در اين ميان متخصص شهرسازي به عنوان سياستگذار و مدير متخصص،نقش بسيار مهمي را بر عهده دارد.
متخصص شهرسازي فردي است كه ميتواند در زمنيه طراحي شهري يا برنامهريزي شهري فعاليت كرده و عامل توسعه شهري چون گمیشان شود. دانش شهرسازي به بررسي كليه تحولات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فيزيكي يك شهر ميپردازد و تلاش ميكند كه روابط موجود در يك شهر را در قالب يك نظام هماهنگ، مديريت و سازماندهي كند و متخصص شهرسازي نيز كسي است كه با مطالعه و بررسي روابط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي حاكم در شهر، برنامهاي بسامان و مطبوع براي يك شهری چون گمیشان ارائه ميدهد. برنامهاي كه تصويرگر سيماي شهر در آينده است.
مهندس شهرسازی می
تواند در تغییر سیمای شهر گمیشان، ایجاد بدنه چشم نواز و منظری خوب و آرامش بخش و
پیش بینی تمام تمهیدات لازم که تامین خدمات عمومی شهر را منظور کند، فعالیت داشته
باشد.
مهندس
شهرسازی یک شهری مثل شهر گمیشان را برنامه ریزی و طراحی میکند و
الزامات مختلف محل مورد نظر از جمله اقلیم – فرهنگ و... را در نظر گرفته و با کمک
خلاقیت و نو آوری خود آنها را به بهترین شکل در برنامه ها و طراحی های خود لحاظ
میکند.
شهرسازی
در عین تخصصی بودن، با زمینه های مختلف مسایل شهری، روستایی، منطقه ای، انسانی و
... ارتباط نزدیکی دارد. مهندس شهرسازی
معمولا در کار خود با متخصصان مختلف از جمله مهندسان معماری و عمران، جامعه
شناسان، مردم شناسان، متخصصان محیط زیست و جغرافیا ارتباط دارد.
فعالیتهای مهندس شهرسازی حوزه های مختلفی را در بر میگیرد که معمولا با توجه به تخصص و گرایش تحصیلی در یک یا چند حوزه مشغول بکار میشود که عبارتند از:
· برنامهریزی حمل و نقل
· برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی؛ چون در شهر تنها موضوع مورد بررسی فیزیک شهر نیست بلکه مسأله مهم، جامعه شهری و انسانهایی هستند که در این محیط زندگی میکنند. به عبارت دیگر برای اقشار مختلف که امکانات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارند یا برای اقوام مختلفی که در مکانهای مختلف یک شهر زندگی میکنند، باید برنامهریزی شود.
· برنامهریزی شبکههای زیرساختی مثل آب، برق و تلفن.
· برنامهریزی محیط زیست که به بررسی خطرات محیط زیست مثل سیل و زلزله میپردازد و برای مقابله با این سوانح برنامهریزی میکند و تأثیرات سوئی را که انسان بر محیط زیست میگذارد مطالعه میکند.
· طراحی شهری که به طراحی سهبعدی شهر پرداخته و محور توجه آن مناسبات انسان با محیط فیزیکی خود است. در واقع در طراحی شهری انسان با تمام خصوصیات جسمی، روحی و معنویش مطرح است و هدف آن نیز ارتقای کیفیت شهر میباشد.
وظایف مهندس شهرسازی
· تهیه طرح ها و نقشه های شهری و منطقه ای
· انجام پروژه های طراحی، ساخت محوطه ها، تفکیک اراضی و ...
· تایید نقشه های ساخت و ساز
· نظارت بر اجرای پروژه های ساختمانی و شهرسازی
· دادن مشاوره به مدیران و مسئولان در امور شهری
· طراحی و برنامه ریزی برای ایجاد انواع شهرک های مسکونی، تجاری و صنعتی
· برنامه ریزی و طراحی شهرهای جدید
· بررسی نتایج و اثرات انواع پروژه های عمرانی روی مسایل شهری و شهرنشینی
· برنامه ریزی و مدیریت سیستم حمل و نقل شهری و تلاش جهت توسعه آن
· طراحی اولیه یا مجدد خیابان ها و معابر با هدف افزایش ایمنی و راحتی همه افراد جامعه و کاهش ترافیک و ازدحام
· برنامه ریزی و اخذ تدابیری برای کاهش اثرات سوء زندگی شهری
· مکان یابی عناصر و کاربریهای گوناگون شهری
از جمله مشکلاتی که همواره در توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی شهر گمیشان وجود دارد, موضوع فهم متقابل قانونگذاران وناظران بر اجرای قانون است. مجریان قانون میگویند, قانونگذاران بایستی سابقه اجرایی و تخصص کاری در زمینه نیازمندی قانون را داشته باشند تا قبل از وضع یک قانون بتوانند ابعاد مختلف موضوع را دیده و در قانون مصوب بگنجانند. مجریان میگویند: در فقدان این ویژگی , برخی برنامه ها یا قانونها قابلیت اجرایی ندارد چراکه در زمان وضع آن , تدوین کنندگان با تجربه و دیدگاه پخته ای نسبت به اجرا و مشکلات فرا روی قانون نداشته و لذا قانون وضع شده با واقعیت موجود وجاری تطابق نداشته وقابل اجرا نیست.لذادراینجا اهمیت انتخاب یک نماینده باتجربه و متخصص و پاکدست در توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یک شهر و منطقه هویدا میشود.
ادبیات توسعه امروز ما, بریک نکته کلیدی تاکید میکنند و آن " بنیانگذاری و اصلاح ساختارهای تحول جامعه " است. از ساختارهای اساسی تحول اجتماع " قوانین و برنامه های تدوینی " در آن است و اهمیت مجلس شورای اسلامی و به تبع نمایندگان مجلس نیز از همین منظراست .فرض کلی بر این است که نماینده باید به قوانین موضوعه و ابعاد حیات انسانی آشنایی داشته باشد و متخصص در این حوزه باشد, کم اطلاعی از وظیفه اصلی مجلس و نماینده, متناسب با آن وظیفه , منجر به حضور افرادی در این جایگاه رفیع میشود که معمولا نه آنچنان حرفی برای گفتن دارند و نه اندیشه ای برای تحول. مجلس قانونگذاری برغم آنکه دارای شخصیت سیاسی هست، ماهیتاً یک "مجمع تخصصی" است که درباره اداره کشور تصمیم می گیرد و تصمیماتش برای دو قوه دیگر یعنی دولت ودستگاه قضا لازم الاجراست.
آیا مردم شهر گمیشان به خوبی میدانند که فلان قانون یا فلان بخشنامه که امروز در جامعه ساری و جاری است ، نشات گرفته از انتخاب دیروز آنهاست؟ آیا این قانون و بخشنامه همان خواست و توقعات ما بود که از فیلتر مجلس و نمایندگان عبور کرد و امروز به خود ما برگشت داده شده است؟ یا نه این چیز دیگر و جدای از آن خواسته های ما بوده؟ اینجاست که ارزش تک تک آرای ما به خوبی درک و احساس میشود. هر رأی میتواند در تعیین سرنوشت انتخابات و در ادامه، در تعیین سرنوشت یک طرح و لایحه مؤثر باشد؛ زیرا این یک یک آرای ماست که به نفع کاندیداها خوانده می شود و در نهایت یکی از آنان که بیشترین آرا به نام او نوشته شد، به عنوان منتخب مردم منطقه به مجلس راه می یابد و این تک تک آرای نمایندگانی که همه ما انتخاب کرده ایم است که در رد یا تصویب یک طرح یا لایحه شمارش می شود و در نهایت با تصویب یا رد آن طرح، زندگی ما بدان پیوند می خورد.
ما جوانان در انتخابات دوره نهم و دهم مجلس در حوزه بنرترکمن, با بررسی مشکلان و موانع شهر گمیشان , محوریتها و اولویتهای شهر گمیشان را مشخص و ریشه مسائل شهر گمیشان را تحلیل و تعیین کردیم و تشخیص دادیم که کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی برای تامین اعتبارات و ساخت و ساز زیرساختها و آماده سازی بسترها در شرایط فعلی برای شهر گمیشان مهم و اولویت دار است و تشخیص دادیم که تخصص و مهارت مهندس شهرسازی(برنامه ریزی شهری توسعه منطقه ای) در شرایط فعلی برای شهر گمیشان نیاز است تا بتوان در قالب آن تخصص و علم و توانمندی , تامین و رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی و اجتماعی را در جای جای جامعه گسترش داد.
رشته تخصصی مهندس شهرسازی(برنامه ریز شهری توسعه منطقه ای) جایگاه ویژه ای در کمیسیون عمران مجلس دارد. با بررسیهایی که انجام دادیم دریافتیم که تمامی مسال مربوط به مسکن – راه و ترابری – عمران شهری و عمران روستایی و امور عمرانی شهرداریها و دهیاریها – حمل و نقل جاده ای – ریلی و هوایی در کمیسیون عمران بررسی میشود . همچنین یکی از وظایف کمیسیون عمرانی مجلس شورای اسلامی بررسی پروژه ها، اعتبارات و وضعیت اجرایی دراستانها می باشد.
اما متاسفانه ملاک عمده برای عده ای از "جریان های مجلس ساز و فرصت طلب و منفعت طلب و انحصارطلب" در هنگام ارائه فهرستهای انتخاباتی در معرفی کاندیداهای خود در سالهای گذشته ودرهمین دوره(انتخابات دهمین مجلس) در منطقه بندرترکمن و گمیشان و... ، صرفا گرایش های سیاسی و جناحی و تشکیلاتی بود و به همین دلیل ، توجه به مدرک تحصیلی و تخصص و سوابق اجرایی ، تجربی و علم افراد به حاشیه مسایل سیاسی رفت.
اسطوره پروری و القای تفکر اسطوره ای به بدنه فکری و روحی جامعه که عده ای فرصت طلب و منفعت طلب چونان طبل بر آن می کوبند که نماینده فقط فلانی و یا فقط فلانی می تواند چنین و چنان کند از جمله ضعف های فکری ماست که در فرهنگ ما مردم گمیشان رسوخ کرده است . این در صورتیست که تنها بازنده چنین تفکری یا تصفیه حساب های شخصی ، جناحی و طایفه ای وباندبازی فقط ضلع سوم این مثلث یعنی مردم و جوانان بیکار شهر گمیشان است که در پدیده شوم نزاع های طایفه ای، جناحی وتشکیلا ت بازی در باتلاق اعتیاد گرفتار شده اند به طوریکه هر روز ما شاهد از دست دادن بهترین سرمایه اجتماعی یعنی نیروی انسانی شهرگمیشان و روستاهای حومه اش می باشیم.
لذا مردم آگاه گمیشان باید این افراد منفعت طلب و انحصار طلب را با بصیرت بشناسند. منفعت طلبانی که در همین دوره دهم انتخابات مجلس دهم حوزه بندرترکمن از قومیت گرایی و احساسات پاک مردم ترکمن صحرا برای منافع جناح(اصلاحات) و منافع تشکیلات خودشان, منفعت مردم را فدا کردند و از اعتماد مردم سواستفاده کردند.
همان کسانی که در انتخابات مجلس هشتم در حمایت از فیروزی شعار گور بولسین اصلاحات – گم بولسین اصلاحات سر دادند.و پست و امتیازها گرفتند!!! جالب است که مردم محروم شهر گمیشان همیشه محروم می مانند چون همیشه تشکیلاتی وجود داشت که بعد از گرفتن رای مردم به جای دفاع از حق مردم گمیشان مشغول تقسیم امتیازات و پست ها بین خودشان بودند. جان بر کفانی که هر روز رنگ عوض میکنند و ای کاش این رنگ عوض کردن ها برای رسیدن ملت مظلوم بندرترکمن گمیشان سیمین شهر به حقشان بود نه فقط جیب مبارک خود و اطرافیانشان...
کسانی که از نام پاک " اجماع " سواستفاده کردند.ومردم را با قسم های دروغین خود فریب دادند.از یاشولیها و ریش سفیدان جریان اجماع مثل : جناب نازمحمد ولی پور – مهندس احمد ایری – دکتر محمد قلی ایری – جبار ایری – شاه نظری – مهندس بسنجیده و از مدیریان و برنامه ریزان جریان اجماع آقایان : رشید کم – رجب پور- غفور آخوند پرهیز – احمدی وووو سوالی داریم که خواهشمندیم صادقانه و بدون ریا پاسخ بدهند. حالا کاری نداریم که الان نماینده کیست و مشکلی هم با نماینده محترم نداریم.
% - چرا از نام پاک اجماع سواستفاده جناحی و شخصی و تشکیلاتی شد؟
% - هدف والای اجماع چه بود؟چرا شاخص و معیارها مشخص نبود و نکردند؟
% -برای تشکیل هر تشکلی یا شرکتی ویا هر چیز دیگر ابتدا قبل از حرکت, باید اهداف و منشور و ساختار چارچوب قانونی آن مشخص شود. اما چرا جریان اجماع یک ساختار و چارچوب قانونی و اهدافی نداشت و چرا از احساسات پاک مردم سواستفاده شد؟چرا بعد از تشکیل چندین جلسات در سطح شهر و روستاها باز هیچ شاخص و معیاری نداشتند؟
% - وقتی کسی به عنوان سخنران و یاشولی به جمع اعضای اجماع میپیوندد, باید تمام تمایلات شخصی و تشکیلاتی و جناحی خود را به خاطر منافع مردم میبایست فدا بکند و درتیم اجماع, برای همیشه یاشولیگری اش را بکند اما چرا دروسط های کار جریان اجماع, جناحی شد و تمایلات شخصی و تشکیلاتی خود را تحمیل کردند؟!!!!!!!!
" مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهاى، حق تحمیل فرد و یا افرادى را به مردم ندارند."(از مقام معظم رهبری)
% - چرا یاشولیها و مدیران جریان اجماع ( نازمحمد ولی پور – مهندس احمد ایری – رجب پور – رشید کم – جبار ایری ووووو) محوریتها و اولویتهای منطقه را بررسی و مشخص و ریشه مسائل منطقه را تحلیل و تعیین نکردند.و تشخیص ندادند که کدام کمیسیون مجلس برای تامین اعتبارات و ساخت وساز زیرساختها و آماده سازی بسترها در شرایط فعلی برای منطقه ما مهم و دراولویت است وتشخیص ندادند که کدام تخصص و مهارت و حرفه در شرایط فعلی برای شهر بندرترکمن و گمیشان و.... نیاز است تا بتوان در قالب آن تخصص و علم و توانمندی , تامین و رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی و اجتماعی را در جای جای جامعه گسترش داد.؟!!!!!!!
% - چرا یاشولیها و مدیران جریان اجماع ( نازمحمد ولی پور – مهندس احمد ایری – رجب پور – رشید کم – جبار ایری ووووو) تشخیص ندادند که بهره جستن از کدام تخصص و توانمندی و تجربیات کاندیداها , میتواند باعث ارائه راه حلها و طرح هایی بشود تا چشم اندازهای نوینی فراروی مردم شهر بندرترکمن و گمیشان و روستاهای ما بگشاید و زمینه را برای خروج از توسعه نیافتگی منطقه فراهم سازد.؟!!!!!!!!!!!!
% - چرا یاشولیها و مدیران جریان اجماع ( نازمحمد ولی پور – مهندس احمد ایری – رجب پور – رشید کم – جبار ایری ووووو) , اهداف اجماع را تعریف و راهبرد تحقق این اهداف را تعیین نکردند؟!! وچرا مجموعه ای از برنامه ها برای یکپارچه و هماهنگ کردن فعالیتهای اجماع در جهت نیل به هدفها را ایجاد نکردند؟؟!!!!
% - ریش سفیدان وبانیان اجماع میگویند که هدف اجماع را مشخص کردند. پس اگر مشخص کردند چرا وقتی هدفها تعیین, برنامه ها تنظیم, چارچوب ساختاری مسیر اجماع طراحی ومشخص شد, مدیران و بانیان اجماع برای اطمینان اجرای درست و به موقع همه ی کارها چرا عملکرد "اجماع "را ارزیابی نکردند.؟؟!!!!!
عملکرد واقعی " اجماع " می بایست با هدفهایی که از قبل تعیین شده بود مقایسه میشد. اگر انحرافهایی از برنامه های تعیین شده مشاهده میشد, وظیفه مدیران و برنامه ریزان اجماع بود که آنها را اصلاح کند.
آنچه که بنام اجماع در بندرترکمن و گمیشان و... در دور اول انتخابات مجلس دهم به راه افتاد, به دلیل فرصت طلبی بعضی انحصارطلبان و متکبران که در پایان کار اجماع نیز راست و دروغ قاطی شد, بقول آقای توانگری بیشتر اثر واگن را داشت.واگن ارکستر به این معناست که واگنی, گروهی را حمل میکند که احتمالا موفق خواهد بود و بقیه دنبال سوار شدن هستند. به اینگونه مردم را سوار کردن, پوپولیسم و عوام فریبی میگویند.
ووووووووووووو
مهندس جلال ایری/ مدیر و طراح بزرگترین پروژه مسکن مهر ویلایی کشور در گمیشان
در سال 1400 هجري شمسي، جمعيت كشور ما به 120 ميليون نفر خواهد رسيد كه 80 درصد اين 120 ميليون نفر در شهرها ساكن ميشوند. يعني كمتر از 20 سال ديگر كشور ايران حدود 96 ميليون شهرنشين خواهد داشت.
حال سؤال اينجاست كه آيا براي اسكان و فراهم نمودن امكانات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين 96 ميليون نفر برنامهريزي كردهايم؟ در حال حاضر چطور؟ آيا شهرهاي ما از حداقل استانداردهاي جهان برخوردارند؟ به راستي چه افرادي ميتوانند طرحي جامع براي شهرها و شهركها ارائه دهند و در آرامش روحي و جسمي شهرنشينان نقش مؤثري داشته باشند؟
بدون شك چنين كاري از عهده متخصصان يك رشته برنميآيد، بلكه براي ساماندهي يك شهر نياز به همكاري و همفكري اقتصاددانان، جامعهشناسان، معماران، مهندسين عمران، جغرافيدانان و كارشناسان رشتههاي متعدد ديگر است.در اين ميان متخصص شهرسازي به عنوان سياستگذار و مدير متخصص،نقش بسيار مهمي را بر عهده دارد
متخصص شهرسازي فردي است كه ميتواند در زمنيه طراحي شهري يا برنامهريزي شهري فعاليت كرده و عامل توسعه شهري چون گمیشان و بندرترکمن و سیمین شهر و بندرگز و کردکوی شود. دانش شهرسازي به بررسي كليه تحولات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فيزيكي يك شهر ميپردازد و تلاش ميكند كه روابط موجود در يك شهر را در قالب يك نظام هماهنگ، مديريت و سازماندهي كند و متخصص شهرسازي نيز كسي است كه با مطالعه و بررسي روابط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي حاكم در شهر، برنامهاي بسامان و مطبوع براي يك شهر ارائه ميدهد. برنامهاي كه تصويرگر سيماي شهر در آينده است.
در اين رشته حداقل 6 محور اصلي وجود دارد كه در برنامهريزي
و طراحي شهر سرنوشت ساز است. اين 6 محور عبارتند از:
ـ برنامهريزي شهري كه عمدتاً بر روي كاربري اراضي متمركز
است؛ يعني بررسي ميكند كه ما چگونه فضا و پهنه شهر را به فعاليتهاي مختلف
اعم از صنعتي، تجاري و مسكوني اختصاص دهيم.
ـ برنامهريزي حمل و نقل
ـ برنامهريزي اقتصادي و اجتماعي؛ چون در شهر تنها موضوع مورد بررسي فيزيك شهر نيست بلكه مسأله مهم، جامعه شهري و انسانهايي هستند كه در اين محيط زندگي ميكنند. به عبارت ديگر براي اقشار مختلف كه امكانات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي دارند يا براي اقوام مختلفي كه در مكانهاي مختلف يك شهر زندگي ميكنند، بايد برنامهريزي شود.
ـ برنامهريزي شبكههاي زيرساختي مثل آب، برق و تلفن
ـ برنامهريزي محيط زيست كه به بررسي خطرات محيط زيست مثل سيل و زلزله ميپردازد و براي مقابله با اين سوانح برنامهريزي ميكند و تأثيرات سوئي را كه انسان بر محيط زيست ميگذارد مطالعه ميكند.
ـ طراحي شهري كه به طراحي سهبعدي شهر پرداخته و محور توجه آن مناسبات انسان با محيط فيزيكي خود است. در واقع در طراحي شهري انسان با تمام خصوصيات جسمي، روحي و معنويش مطرح است و هدف آن نيز ارتقاي كيفيت شهر ميباشد.
آشنایی با تخصص مهندسی شهرسازی/ تخصص مهندس جلال ایری (4)
فعالیت های مهندس شهرسازی حوزه های مختلفی را در بر می گیرد که معمولا با توجه به تخصص و گرایش تحصیلی، در یک یا چند حوزه مشغول به کار می شود. این حوزه ها عبارتند از :
آشنایی با تخصص مهندسی شهرسازی/ تخصص مهندس جلال ایری (3)
مهندس شهرسازی یک شهر مثل شهر بندرترکمن و گمیشان و سیمین شهر و کردکوی و بندرگز را برنامه ریزی و طراحی می کند. بنابراین باید یک دید وسیعی داشته باشد. او باید شرایط و الزامات مختلف محل مورد نظر از جمله اقلیم، فرهنگ و … را در نظر گرفته و با کمک خلاقیت و نوآوری خود آنها را به بهترین شکل در برنامه ها و طراحی های خود لحاظ کند.
شهرسازی در عین تخصصی بودن، با زمینه های مختلف مسایل شهری، روستایی، منطقه ای، انسانی و … ارتباط نزدیکی دارد. مهندس شهرسازی معمولا در کار خود با متخصصان مختلف از جمله مهندسان معماری و عمران، جامعه شناسان، مردم شناسان، متخصصان محیط زیست و جغرافیا ارتباط دارد.
آشنایی با تخصص مهندسی شهرسازی/ تخصص مهندس جلال ایری (2)
مهندس شهرسازی کسی است که با مطالعه و بررسی روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم در شهری مثل بندرترکمن و گمیشان و سیمین شهر و کردکوی و بندرگز، برنامهای بسامان و مطبوع برای یک شهر ارائه میدهد، برنامهای که تصویرگر سیمای شهر در آینده است. مهندس شهرسازی می تواند در تغییر سیمای شهر، ایجاد بدنه چشم نواز و منظری خوب و آرامش بخش و پیش بینی تمام تمهیدات لازم که تامین خدمات عمومی شهر را منظور کند، فعالیت داشته باشد .
شهرسازی عبارت است از مطالعهٔ طرحریزی و توسعهٔ شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با توجه به حداقل رساندن مشکلات شهری همچون بندرترکمن و گمیشان و سیمین شهر و بندرگز و کردکوی و پاسخگویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری. آنچه که به طور معمول در شهرسازی صورت میگیرد، طراحی، تقویت و تنظیم فضا به منظور ایجاد توسعهای موزون است. دانش شهرسازی به بررسی کلیه تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فیزیکی یک شهر میپردازد و تلاش میکند که روابط موجود در یک شهر را در قالب یک نظام هماهنگ، مدیریت و سازماندهی کند.
مهندس جلال ایری: " مدیر و طراح طرح ساماندهی فضا و سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی مینودشت"
مهندس جلال ایری در دور اول انتخابات مجلس دهم مقابل انواع اقسام تخریبها از جانب همدستان ولیپور سکوت کرد تا اختلاف میان مردمش سایه نگستراند, به تخریبها با سعه صدر پاسخ دادواصل برادری و وحدت واقعی را میان مردم بندرترکمن و گمیشان و سیمین شهر در دور دوم انتخابات مجلس دهم به خوبی ادا نمود, سیاست مهندس جلال ایری برای مردم بندرترکمن و گمیشان و سیمین شهر مبتنی بر صداقت و راستگویی بود واز اعمال عوام فریبانه مردم بیزار بود.
مهندس جلال ایری : "مدیر و طراح طرح ساماندهی اقتصادی و اجتماعی بخش مرکزی بندرگز"
مهندس جلال ایری به خاطر منافع مردم , به افراد منفعت طلب وفرصت طلب( مثل نازمحمد ولیپور – قورلیزاده – مهران شکیبایی – حسین جعفری چوگان – آنه محمد گل و امثال آنها ) بهایی نداد وبه خاطر مردم به آنها جواب رد داد, چون ایشان نمیخواست تا محبت خود را به مردم با اعتبار دادن به افراد منفعت طلب از دست بدهد.مهندس جلال ایری صداقتی مثال زدنی برای فعالان سیاسی و انتخاباتی وسایر کاندیداهاست , ایشان برای کسب کرسی مجلس دهم دست به هر عملی(فریب مردم ) نزد وقصد نداشت تحت هر شرایطی پیروز میدان باشد.
مهندس جلال ایری : "مدیر و مشاور و طراح پروژه ساماندهی فضا و سکونتگاهای روستایی بخش فیروز اردبیل "
هیچکس نمیتواند منکر محبوبیت بالای مهندس جلال ایری دربین مردم بندرترکمن و گمیشان و سیمین شهر شود, مردمی که مهندس جلال ایری رادر طول سالها به خوبی شناخته اند ومحبوبیت ایشان به دلیل چهره ی سیاسی اش نیست بلکه بلعکس به خاطر مردم داری و تخصص و تجربه و تعهد کاری و صداقت وشجاعت اوست.
مهندس جلال ایری, پسر ترکمنصحرا, فرزند ایران زمین , یکه تاز در عرصه سازندگی وعمران در راستای اجرایی شن اقتصاد مقاومتی و ایجاد اشتغال.مهندس جلال ایری با استقلال فکری و اعتدالی وبا شعار" پیشرفت ایران اسلامی با بهره گیری از توان فنی و تخصص وتجربه " در راستای توسعه منطقه و با کوله باری از تجربه
اعلام حمایت حامیان مهندس جلال ایری از کاندیدای ترکمن(دکتر نورقلی پور) در دور دوم انتخابات مجلس دهم حوزه بندرترکمن
اعلام حمایت حامیان مهندس جلال ایری ازکاندیدای ترکمن( مهندس امان زاده )در دور دوم انتخابات مجلس دهم آق قلا
انتخاب آگاهانه و غیر آگانه چه تفاوتی دارد؟
انتخاب آگاهانه:
انتخاب آگاهانه دارای ویژگی ها و مراحل زیر می تواند باشد:
۱- تعیین هدف
انتخابگر آگاه، نخست اهداف خود را از رأی دادن تعیین می کند. به این معنا
که از خود میپرسد؛ من چرا و به چه دلیل به یک نامزد رأی دهم؟ نامزد
انتخاباتی مجلس مردمی(مثلا) در حیطه وظایف و اختیارات قانونی خود چه
کارهایی برای من باید بکند؟
مثلا نماینده مورد نظر من باید بتواند در مباحثات علمی تعیین بودجه کشور،
روابط خارجی و…سهم فعال داشته باشد؛ در یکی از کمیسیونهای علمی حضور مؤثر
داشته باشد؛ قوانین عدالت محور و عدالت گستر ایجاد نماید؛ زمینه اصلاحات
اداری گذشته را با شجاعت دنبال کند؛ فساد بنیان برانداز اداری را در کشور
ریشه کن کند؛ بر بودجه های کشور، نظارت دقیق و مسؤلانه داشته باشد؛ و….
در کل، اهداف خود را بشمارد و یاد داشت کند و با افراد کاردان برای تعیین اهداف و آگاهی از محدوده اختیارات نمایندگان درارتباط باشد.
۲-تعیین معیارها
وقتی هدف از انتخاب تعیین شد؛ باید معیارهای کسی که بتوند این هدفها را
محقق کند تعیین نمود. ما اگر هدف های بزرگ و ملی داشته باشیم که داریم؛
باید افرادی در سطح ملی را به خانه مشترک ملت بفرستیم؛ نماینده در خور شأن
نام و آوازه شهر ومردمانمان بفرستیم؛ ما اگر عدالت می خواهیم باید نماینده
آگاه و شجاع به پارلمان بفرستیم:
- پس نماینده ما باید بالاترین سطح سواد را داشته باشد؛
- در یکی از رشتههای علمی تخصص داشته باشد؛ یا مهارتی در حوزه فکر و فرهنگ داشته باشد؛
- آگاهی از شرایط و دانش دنیای جدید داشته باشد؛
- بسته نگر و متحجر نباشد؛
- بی قید و لاابلی نیز نباشد؛
- شجاع و نترس باشد؛
- نگاه سود جویانه به مقام و موقعیت نداشته باشد؛
- درد ملی و مهینی داشته باشد؛
- مؤمن و متعهد باشد؛
- قدرت بیان قوی داشته باشد؛
- و…..
۳- شناسایی نامزدها
برای آن که انتخاب آگانه داشت؛ ناگزیر باید کاندیداها را شناسایی کرد؛ تا
در مرحله بعد انتخاب انجام شود. نامزدها را می توان از راه سطح سواد؛ مطالع
آثار؛ مطالعه بروشورهای تبلیغاتی؛ سخنرانی ؛ مصاحبه؛ و شناخت طرفدارانش
شناسایی کرد که چند مرده حلاج است. یکی از راه های شناخت توجه به موضع
مخالفان نامزد است؛ تا یک طرفه به قاضی نرفته باشد؛ پس تحلیل مجموعه عوامل
در خواهد یافت که چه کسی می تواند آرمان های او را براورده کند.
۴- ارزیابی و انتخاب
در این مرحله با ملاحظه وظیفه ملی، اجتماعی، وجدانی و دینی، مجموعه عوامل
را به دقت و سواس بررسی کند و از آگاهان مورد اعتماد بپرسد و کسی را انتخاب
کند که شرایط فوق را داشته باشد و بتواند اهداف تعیین شده را برآورده
سازد.
انتخاب آگاهانه مراحل فوق را دارا است. در برابر انتخاب آگاهانه، انتخاب
غیر معیاری و یا انتخاب کور هم وجود دارد. به این معنا که انتخابی بدون
روشنایی چراغ خرد و وجدان انجام گیرد. یا فلانی چون از قریه من است؛ چون
پسر خاله من است؛ چون از دسته قومی من است، من او را انتخاب می کنم. این
انتخاب بی دلیل و به دور از دایره اندیشه، تفکر، خرد و وجدان است.
البته اگر فردی ویژگیهای فوق را دارا بود و ازطرف قوم و قبیله هم انتخاب
شد، هرگز حمل بر انتخاب کور نمیشود؛ یا اگر دو نامزد شرایط مساوی دارند،
علایق منطقهای و فامیلی و… طبیعی است و هیچ اشکالی ندارد.
امیدوارم بتوانیم گامی نو در راستای نهادینه سازی فرهنگ دموکراسی حقیقی برداریم.
یکی از شاخصه های بارز انسان قدرت انتخاب وتصمیم¬گیری اوست، قدرتی که ناشی
از نیروی عقل واندیشه انسان است وهمین خصیصه خدایی است که او را بر سایر
موجودات برتری بخشیده است.
انتخاب زمانی به معنای واقعی کلمــــه
انتخـــاب شمرده می شود که ناشی از معرفت وشناخت باشد وهمین معرفت وشناخت
توام با آگاهی است که به انتخاب انسان در تمام زمینه ها هویت می بخشد
ودلایل انتخاب او را روشن می¬کند. انتخابی که با تعقّل وتفکّر وتحقیق و
تفحّص صورت می گیرد به طور قطع بهترین انتخاب خواهد بود
انتخاب های انسان را به لحاظ تاثیــرات آتی آن بر زندگی فردی واجتماعی او می¬توان به دو بخشی کلّی تقسیم نمود :
الف
: انتخاب های شخصی وفردی : انتخاب هایی است که بیشتر به زندگی شخصی وخصوصی
افراد مربوط می باشد ونتایج منفی یا مثبت بیشتر بر زندگی فردی و شخصی او
تاثیر گذار خواهد بود.
ب : انتخاب های گروهی واجتماعی : انتخاب¬هایی است
که انسان برای شرکت وتاثیرگذاری در روند زندگی اجتماعی جهت رسیدن به حیات
مطلوب اجتماعی بدان مبادرت می ورزد.
نتایج انتخاب اجتماعی برخلاف انتخاب
فردی او، تنها متوجه شخص انتخاب کننده و زندگی شخصی و فردی اونیست بلکه
ضمن تاثیر گذاری بر زندگی فردی و شخصی اش، بر زندگی تک تک افراد اجتماع وبه
تعبیری بر زندگی همه افراد جامعه تاثیر گذار خواهد بود.
قدرت
انتخاب انسان حاکی از اختیار و قدرت تشخیص اوست واین اختیار وتشخیص و
انتخاب، ایجاد مسئولیت می کند.انسان انتخابگرمسئول نتایج مثبت یا منفی
انتخاب خویشتن است.مسئولیتی که در انتخاب اجتماعی بسیار پررنگ تر ازانتخاب
فردی و شخصی است زیرا فرد درانتخاب اجتماعی ضمن تصمیم گیری برای زندگی
وآینده خود به نوعی برای زندگی وآینده همنوعان اجتماعی خود نیز تصمیم می
گیرد. به عبارت دیگر تک تک افراد جامعــــه در زمان تصمیم گیری وانتخاب در
برابر تمام جامعه مسوؤل هستند، اعتقاد راسخ به این مسوؤلیت اجتماعی
منجــــر به تعهداجتماعی می گردد، تعهدی که به انسان اجازه نمی دهد که
صرفاً به خویشتن خویش و به منافع فردی وشخصی خود بیاندیشد.
توجّه
اعتقادی وعمیق به تعهّد اجتماعی، افراد جامعه را به سوی عقلانیت وآینده
نگری سوق می دهد و اراده تحقیق وکنکاش وجستجو را در جامعه بالنده ترمی کند.
جامعه ای که قبل از هرانتخابی در پرتو تحقیق وتفحّص خردورزانه به شناخت
درست واصولی دست پیدا می کند، دردام وعده های کاذب غیر اصولی،تطمیع های
رنگارنگ وتهدیدات مختلف،گرفتار نمی شود و مبتلا به آفت¬های قبل ازانتخاب
نمی گردد. شناخت واقعی قبل از انتخاب، به انتخاب کنندگان توانی توأم با
بصیرت می بخشد تا بتوانند با توسل به شاخص های حقیقی ومطلوب جامعه، بهترین
انتخاب را رقم بزنند.